اخیرا "دبیر خانه کمیته خارج کشور" حزب اکس مسلم با شتابزدگی و سراسیمگی فراوان اطلاعیه ای علیه من صادر کرده است که در آن نقد من به سعید صالحی نیا را "افترا" و "شبه پلیسی" خوانده و "محکوم" کرده است. اما زمانیکه اطلاعیه چند خطی این جریان هوچی را میخوانید متوجه نمیشوید که این حزب چه اقدامی را "محکوم" کرده است٬ کدام نکته افشاگری من را "نشر اتهام" و "شبه پلیسی" خوانده است یا اینکه کدام پرنسیپ سیاسی و شناخته شده ای را من زیر پا گذاشته ام؟ و اتفاقا گنگ و مبهم نگهداشتن این مساله یک هدف محکومیت نامه این نویسنده شتابزده است. اما واقعیت چیست و مسئولین این حزب چگونه عامدانه حقایق را جعل میکنند و دروغ میگویند؟
١-من در نوشته ای در نقد صالحی نیا گفتم که : "بسیاری میدانند که سعید صالحی نیا از فعالین شناخته شده حزب توده ایران بوده است. ایشان خودشان بارها به این مساله رسما و علنا اذعان کرده است. تا اینجای مساله هیچ ایرادی وجود ندارد. افراد میتوانند عضو احزاب راست و ضد انقلابی باشند و بعد به نقد آنها بپردازند. اما تجربه صالحی نیا متفاوت است. مطلبی که ایشان به آن کمتر پرداخته است پروژه ای است که در حزب توده دنبال کرده است. باز هم بنا به گفته خودشان٬ ایشان از جانب حزب توده ماموریت داشته است که در سپاه نفوذ کند و سیاستهای حزب توده را در سپاه پیگری کند. ایشان بنا به ادعای خودشان مسئولیت آموزش یک واحد سپاه را عهده دار بوده است. اظهار این مطالب یک اتهام و یا افترا به ایشان نیست. خودشان بارها در جمع های سیاسی غیر حزبی نزدیک به خود مطرح کرده است که نقش نفوذی حزب توده در سپاه را عهده دار بوده است. بعلاوه حتی اعلام کرده است که بخشی از مسائل آموزشی ایشان چگونگی مقابله با "ضد انقلاب" از زاویه پیشبرد اهداف مشترک سپاه و حزب توده بوده است." (از مقاله " جایگاه واقعی سیاستهای سعید صالحی نیا در نقد لنین و تجربه حکومت کارگری در روسیه!")
در این نوشته بارها تاکید کردم که خود سعید صالحی نیا بارها در محافل و جلسات عمومی پیرامونی خود اذعان کرده است که در دوره ای عضو حزب توده و مامور این حزب در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. این اطلاعات همانطور که در مقاله قید کردم نه "افترا" بلکه یک واقعیت انکار ناپذیر است که توسط خود فرد مزبور هم تائید شده است. حال باید از مسئولین این جریان پرسید که آیا شما واقعا اینقدر درکتان از "افترا" نازل است که اظهارات خود فرد مزبور را نیز اتهام تلقی میکنید؟ یا قصدتان مانند سایر اقداماتتان در این چند ساله اخیر فقط هوچی گری و شانتاژ است؟
من از رهبری این حزب هوچی و مشخصا اصغر کریمی و حمید تقوایی میپرسم: آیا شما انکار میکنید که سعید صالحی نیا عضو حزب توده و مامور این حزب در سپاه پاسداران رژیم اسلامی بوده است؟ آیا شما انکار میکنید که سعید صالحی نیا به خود شما آقایان گفته بود که بله در سپاه پاسداران از جانب حزب توده فعالیت کرده است؟ واقعا شرم آور است! راستی چه منفعت حقیری شما را به این اقدام واداشته است؟
اجازه دهید که این نکته را هم تاکید کنم که شما از تمامی این اطلاعات و حتی بسیار بیشتر از آن در زمینه فعالیتهای سعید صالحی نیا مطلع هستید. اما نظر به حب و بغض کور سیاسی تان و بخاطر منافع حقیر سکتاریستی سازمانتان و اینکه سعید صالحی نیا برای مدتی یکی از پرچمداران "لجن آنلاین" در مقابله با حزب ما بود عامدانه تصمیم گرفتید که بر آن سرپوش بگذارید. حال شما بگوئید آیا این هم افترا است؟ واقعیت ندارد؟ شما نام سرپوش گذاشتن بر اطلاعات همکاری برخی عناصر با سپاه سرکوب رژیم اسلامی داشتند را چه میگذارید؟ سنگ اندازی در مقابل حقیقت؟ شما بگوئید؟ سقوط سیاسی هم حدی دارد؟
۲-اما این آقایان بدجوری این بار خراب کرده اند. ظاهرا مطلب خود سعید صالحی نیا را که در تاریخ ١۷ دسامبر در پاسخ به نقد و افشاگری نگاشته شده و در سایت آزادی بیان درج شده است٬ ندیده اند. در این مطلب خود سعید صالحی نیا صریحا اذعان کرده است که عضو حزب توده و مامور این حزب در سپاه پاسداران اسلامی بوده است. ایشان سیاه روی سفید نوشته است که:
"رفیق احمدی مدعی است که من در سپاه پاسداران نفوذ کرده ام ... راستی این چه جور نفوذکردنی است که من خودم دارم سالها می گویم؟" (تاکید از من است)
حال از این آقایان باید پرسید: آیا باز هم افشاگری من را "محکوم میکنید"؟ آیا بهتر نبود بجای "محکوم کردن" کودنانه من فعالیت عناصر حزب توده در سپاه پاسداران و همکاری این سازمان با رژیم قاتلان اسلامی را محکوم میکردید؟ شما بگوئید کدام با پرنسیپ تر و انقلابی تر است؟
ما برای شما آرزوهای بهتری داشتیم. راست روی در سیاست یک طرف٬ اما لازم نبود اینطور بی پرنسیپ شوید که حقیقت را نیز دشمن خود بدانید و محکوم کنید؟